تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

تمدن خاکی

تمدن خاکی حاوی اسناد و اطلاعات دفاع مقدس به لحاظ تصویری (عکس و سند)، صوتی، متنی و نوشتاری است که هدف اصلی آن تبادل اطلاعات بین کاربران و دارندگان اسناد جنگ می باشد

اینجا محلی است برای تبادل تصاویر و فیلم‌های دفاع مقدس و ایرانِ معاصر.
ما این وبسایت رو زدیم تا تصاویرِ روزگارِ جبهه و جنگ بدینوسیله در معرضِ نمایشِ عموم و علاقمندان قرار گیرد. لطفاً جهت تبادلِ اطلاعات، مجموعه‌ی ما را یاری فرمائید.

کلمات کلیدی
پیوندهای روزانه

مربوطِ به قطعنامه: (برای این روزهای تلخ!)

چهارشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۴۶ ق.ظ

در صفین، معاویه در آستانه‌ی نابودی قرار گرفت؛ «مالک» چند ضربتِ شمشیر تا کندنِ ریشه‌ی باطل فاصله داشت، وقتی عمروعاص اوضاع را چنین دید، با خدعه، قرآن‌ها را بر عَلَمِ نیزه بالا برد تا در سپاهِ علی تفرقه افتد؛ مکرِ عمرو عاص کارگر افتاد و اصحاب و خواصِ سپاهِ امام، گِردِ ایشان جمع شدند که «یا علی! بگو مالک برگردد!» (فابعَث إلَی الأشترِ لِیَأتیَّک!) ... و در نهایت، جام زهرآگینِ قبولِ آتش بس را به دست مولا دادند؛ آقا امیرالمؤمنین در آن هنگامه فرمودند:

" به خدا سوگند قرآن‌ها را بالای نیزه نکرده‌اند از آن رو که قرآن را می‌شناسند و به آن عمل می‌کنند، بلکه عملِ آنها مکر و خدعه است. فقط یک ساعت بازوها و جمجمه‌هایتان را به من عاریت بدهید؛ حق در حالِ رسیدن به نتیجه است و تا نابودیِ ستمگران و قطع شدنِ دنباله‌ی آنان چیزی باقی نمانده است."

قربان مظلومیت حضرتِ امام برم که امیدش ناامید شده بود. خدا لعنت کند آنهائی را که امید امام را به ناامیدی بدل کردند.

آن گاه آقا امیرالمؤمنین خطاب به مردم فرمودند:

      " از سخن خودداری کنید؛ به حرف‌هایم گوش فرا دهید و با دل‌هایتان به سوی من آئید ..."

یک عده با دل‌هایشان به سوی امام نرفتند.

بعد آقا امیرالمؤمنین فرمودند مگر من به شما نگفتم آنها از روی خدعه و نیرنگ قرآن‌ها را به نیزه کردند؟ نگفتم فریبِ آنها را نخورید و "... بر همان حال باقی بمانید و از راهی که در پیش گرفته‌اید منحرف نشوید و در جهاد، دندان‌ها را روی هم بفشارید و به هر صدائی اعتنا نکنید؟! چه اینکه این‌ها صداهائی است که اگر پاسخش گوئید، گمراه می‌کند و اگر رهایش سازید خوار و ذلیل می‌شوید. ..."

ولی با این وجود وضع چنان شد که جامِ زهر به امام نوشاندند و بعدها افتخار کردند که مسببِ پایانِ جنگ بودند و اخیراً هم با مدعای جدیدشان رشته‌ی خیال به هم بافته‌اند که "امام دو سه ماه پس از جنگ به خود من گفتند که جام زهر برای من شیرین شد"!

آقا امیرالمؤمنین در جای دیگر می‌فرمایند:  

" ای مردم! همواره وضعِ من و شما آن طور بود که من دوست داشتم تا آن گاه که جنگ شما را خسته و در هم کوفته ساخت. ...
من دیروز فرمانده و امیر بودم. ولی امروز مأمور و فرمانبر شده‌ام! دیروز نهی کننده و باز دارنده بودم و امروز نهی شده و باز داشته شده‌ام؛ شما زندگی و بقای در دنیا را دوست دارید و من نمی‌توانم شما را به رفتن در راهی که دوست ندارید مجبور سازم!
"

قربانِ حضرت امام برم که بعد از قبول قطعنامه دیگر با مسئولین ملاقات نکرد و آنها را به حضور نپذیرفت.
قربانِ حضرتِ امام برم که حاج احمد آقا می‌گفتند: تلخ‌ترین خاطره‌ی عمرِ امام، پذیرشِ قطعنامه بود.
قربانِ حضرت امام برم که آقای توسلی می‌گفتند: بعد از پذیرشِ قطعنامه دیگر خنده بر لبانِ امام ندیدیم!
قربانِ حضرت امام برم که حاج احمد آقا می‌گفتند بعد از قضیه‌ی سلمان رشدیِ مرتد که مردم ریختند به خیابان‌ها، حضرت امام که در حالِ مشاهده‌ی اخبارِ تلویزیون بود با حسرت گفتند: "اگر من می‌دانستم که مردم بار دیگر با پیامِ من به خیابان‌ها می‌ریزند، قطعنامه را قبول نمی‌کردم!"
قربانِ حضرت امام برم که حاج سید احمد آقا می‌گفتند: "بعد از پذیرش قطعنامه امام تا چند روز درست نمی‌توانستند راه بروند. همه‌اش می‌گفتند: خدایا شکرت ما راضی هستیم به رضای تو."
قربانِ حضرت امام برم که بعد از پذیرش قطعنامه دیگر سخنرانی نکردند.

امیرالمؤمنین در ادامه‌ی قضایای تلخِ پذیرشِ آتش بس می‌فرمایند:

" شما زندگی و بقای در دنیا را دوست دارید و من نمی‌توانم شما را به رفتن در راهی که دوست ندارید مجبور سازم!"

زمینه سازیِ جاسوسانِ معاویه:

حضرت امام در پیام مربوط به قطعنامه می‌فرماید: " امریکا و استکبار در تمامی زمینه‌ها افرادی را برای شکست انقلاب اسلامی در آستین دارند، در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها مقدس نماها را که خطر آنان را بارها و بارها گوشزد کرده‌ام. اینان با تزویرشان از درون، محتوای انقلاب و اسلام را نابود می‌کنند. اینها با قیافه‌ای حق به جانب و طرفدار دین و ولایت همه را بی‌دین معرفی می‌کنند. باید از شرّ این‌ها به خدا پناه بریم."

در قصه‌ی «قطعنامه» همین فرایند را دنبال کنید. دشمن به «برخی از آقایان» طمع کرد. همان‌طور که در انتخابات و قضایای فتنه به آنها و رفقایشان (میرحسین و کروبی) طمع کرده بود.

از جمله ملاقات‌هائی که در صفین بین امرای معاویه و سردارانِ سپاهِ امام علی انجام شد، ملاقاتِ «عُتبه» برادر معاویه با «اشعث بن قیس» است. اشعث بن قیس رئیسِ قبیله‌ی بنی کنده و از سردارانِ سپاهِ عراق بود که در شکل گیریِ جریانِ خوارج نقشِ عمده‌ای داشت. در آن ملاقات اشعث به عتبه قول داد که برای متارکه‌ی جنگ همکاریِ لازم را بکند. به همین علت بود که اشعث برای متارکه‌ی جنگ و برقراریِ آتش بس و تحمیلِ حکمیت فعالیتِ زیادی داشت.

صحبت‌های «مسببِ جامِ زهر» را با مسئولینِ قرارگاه‌ها و فرماندهان سپاه قبل از ریختنِ زهر به جامِ قطعنامه پیگیری کنید ...
... ... ... ...
  • Mohammad Abbasi

نظرات  (۸)

سلام
واقعا تحلیل های جالبی دارید. متاسفانه به خاطر جهل ادم ها تاریخ همیشه تکرار میشه. واقعا اگر با چشم باز مسائل رو اینقدر خوب تحلیل و درک کنیم خیلی از اتفاقات ناگوار پیش نمیاد.
منتظر مطالب و تحلیل های خوبتون هستیم
باتشکر

بسم الله الحمن الرحیم

تلک الیام نداولها بین الناس...

سلام علیکم

خیلی ممنون از مطالب خوبتون،منتظر ادامه ی اون هستیم،اما بنده این قسمت از کلام امیرالمومنین  که فرمودند:"به هر صدائی اعتنا نکنید؟! چه اینکه این‌ها صداهائی است که اگر پاسخش گوئید، گمراه می‌کند و اگر رهایش سازید خوار و ذلیل می‌شوید."
رو متوجه نشدم اگه ممکن هست توضیح بفرمایید.

یک نکته جالب وجود داره که اصحاب  امیرالمومنین  مثل عمار برای روشن سازی مردم  زمانی که در یاری امیرالمومنین دچار تزلزل میشن(البته گویا در جنگ جمل بوده این اتفاقی که بنده عرض میکنم)به اونها میگن که به پرچم ها نگاه کنید نه به افراد که همون پرچمی که با حضرت رسول در جنگ بود با امیرالمومنین میجنگد،اما توی انقلاب ما نه تنها پرچم ها عوض نشده بلکه گاهی افراد هم تغییر نکردن ،اگه حافظه ی تاریخی مردم ما افراد سال 83 رو یادشون باشه ،توی 94 همون آدما نمیتونن دست به همون کارهایی که در83 کردن و سرشون به سنگ خورد بزنن....

چقدر من و امثال من از تاریخ غافلیم....

یازهرا سلام الله علیها

پاسخ:
اللهم صل علی محمد و آل محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
و علیکم السلام و رحمه الله
1) آن صداها صداهای دشمن است(تبلیغاتِ دشمن) در همهمه و هیاهوی نبرد. (صداها از جنگِ روانیِ دشمن) یعنی آنجائی که باید «اشداء علی الکفار» بود و دندان‌ها را محکم به هم فشرد؛ و به دشمن اعتماد نکرد؛ و به مذاکره خوشبین نبود؛ به هر صدائی اعتنا نکنید؛ که اگر به این صداها پاسخ گوئید گمراه می‌شوید. همین صداها که تبلیغاتِ فریبنده است؛ جنگِ روانی است؛ یاوه گوئی است؛ شک و شبهه ایجاد می‌کند؛ گاهی «کلمه الحق یراد بها الباطل» می‌شود؛ ... که اگر اعتنا شود، خواسته‌ی دشمن به انجام می‌رسد و سپاهِ حق متزلزل، متفرق و متلاشی می‌گردد. اینکه آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه می‌فرمایند: "اگر رهایش سازید خوار و ذلیل می‌شوید." همین تبلیغات و جنگِ روانی است که باید مواظبش بود، نباید بی‌خیالش باشیم و نباید در برابرِ هجمه‌ی تبلیغیِ دشمنان در جنگِ رسانه‌ایِ بوق و کرنای ظالمین و مستکبرین، سکوت کنیم؛ باید آگاه و هوشیار باشیم. باید مثلِ «عمار» باشیم.
2) آقا امیرالمؤمنین در جوابِ شبهه‌ی یکی از یارانش در جنگِ جمل فرمودند: "«حق» را ملاکِ سنجشِ افراد قرار دهید نه این‌که «افراد» را ملاکِ سنجشِ حق!"
...
یا زهرا سلام الله علیها
سلام بر تفکری از جنس خاک کربلا
جناب عباسی عزیز ،الحق عباسی هستی که امام صادق علیه السلام در وصف عباس کربلائیان فرمود:" نافذالبصیره"
الهی همیشه مثل رفقای شهیدت عباسی باشی .
التماس دعا برای عباسی شدن
جامانده از عباسیان دفاع مقدس.محسن نصری
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
و علیکم السلام ای نازنین برادر بسیجیِ متفکر و دوست داشتنی‌ام
دکترجان! من خاکِ پای شما بسیجی‌ها هم نیستم. افتخارم این است که رفقای مجاهدی مثلِ شما دارم. الحمدالله یکی از برکاتِ جمعِ راویان، آشنائی با وجودِ منور و مقدسِ بروبچه‌های فهیمِ روایت (مثلِ شما) بود. «من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم / او که می‌رفت مرا هم به دلِ دریا برد» آدرسم را دادم که راهنمائی‌ام کنید؛ اگر خطا رفتم اصلاحم بفرمائید؛ اگر تخطی کردم خِطابم نمائید. می‌دانم که داخلِ معبرم، دعا کنید که در همین حال و هوای شهدا و در گردانِ عملیاتی بمانم. دورت بگردم.
با سلام
بسیار عالی...
اجرکم عند الله...
منتظر ادامه چنین متن ها و تحلیل ها هستیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
امروز من ابتدا متن شما را خواندم، نظر هم گذاشتم
 سپس به طور اتفاقی متوجه پایگاه اطلاعاتی اینترنتی همان فردی شدم که فکر میکنم به تعبیر جنابعالی همان "مسبب جام زهر"  باشد.
و در آنجا متنی که آدرس آن را در انتهای همین نظر گذاشته ام،  توجهم را به خود جلب کرد.
لازم میدانم تاکید کنم که رویکرد بنده نسبت به مسائل سیاسی کاملا همراستا با جنابعالیست و با توجه به شناختی که در این سال ها از شما برایم حاصل شده، می دانم راوی ما بی مدرک و دلیل حرفی را نمی زند..
اما مایلم نسبت به این رویکردی که در برابر برخی مسئولین گرفته ایم مطمئن شوم، مطمئن شوم که خطا نمی کنیم، تهمت و افترا نمی زنیم...
پاسخ:

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
و علیکم السلام
خدا را شکر می‌کنم که سایت «تمدنِ خاکی» وسیله‌ای شد برای «لینکِ موردِ نظر» الحمدالله /

«... فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ*» -آیات 17 و 18 سوره‌ی زمر-

و خدا را شکر که این سایت با مخاطبی سر و کار دارد که اهل تحقیق و پژوهش است. «دانش‌جو» یعنی همین!
خب، من نمی‌خواهم شما را ارجاع بدهم به سایت‌هائی غیر از سایتِ مورد نظر که تحلیل‌هایشان همسو با تحلیلِ «تمدنِ خاکی» است، چرا که سؤالِ شما از مدیریتِ این سایت است.
شاید شما ندانید که ما چقدر هاشمیِ در خطِّ امام را دوست داشتیم و اگر در خطِّ امام باشد و بماند چقدر دوستش داریم. به خودِ خدا قسم که بنا داشته و دارم تا فقط در معبرِ تفکرِ نابِ محمدی (صلوات الله علیه) که حضرتِ امام آن را در عصرِ حاضر احیا نمود گام بردارم چون با تمامِ وجود به آن اعتقاد داره و دارم و خدا در همین راه عاقبت به خیرمان بگرداند.(شما هم برای این مهم دعا بفرمائید) ... ما آقای هاشمی را به خاطرِ همان ویژگی‌هائی که در او سراغ داشتیم (همان‌ها که در سایتِ اشاره شده آمده است) دوست می‌داشتیم ولی از آنجائی که به فرموده‌ی آقا: "راهِ ما راهِ امام خمینی است" فراموش نکرده‌ایم که امام خمینی فرموده‌اند: "ملاک حالِ فعلیِ افراد است" (و این جمله یکی از معارف و مفاهیمِ اسلامی است که حضرتِ امام آن را بیان داشته‌اند) و از آنجا که آقا امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند: "«زبیر» پیوسته با ما بود تا آن‌که فرزندش به سنِ رشد رسید." و از آنجا که به قولِ حضرتِ امام در قضیه‌ی «منتظری»: "تاریخِ اسلام پُر است از خیانتِ علمای اسلام به اسلام" و از آنجائی که انسان‌ها بینِ دو بی نهایت (أسفل و أعلی) مخیّر هستند و این اختیار تا دمِ موت همراهِ آنان است؛ و از آنجائی که ... ما نگران و دلواپسِ انقلاب و سرنوشتِ انقلابِ حضرت امام بوده و هستیم و این دغدغه‌ها و انتقادها و غم‌ها و غصه‌ها و زهرها برای این است که نه خودمان و نه مسئولینِ انقلابِ مان از خط، تفکر و آرمان‌های حضرت امام  منحرف شوند. این حرف‌ها و انتقادات، معبری است در عمقِ میدانِ مین! ...

و از آنجا که امام عزیز فرمودند: "بسیجی باید در وسطِ میدان باشد تا ارزش‌ها و فضیلت‌های اسلام زنده بماند" و همچنین فرمودند: "میان شما باشم یا نباشم نگذارید این انقلاب به دستِ نااهلان و نامحرمان بیفتد" نگرانِ برخی خاطراتِ آقای هاشمی هستیم. ...

در آخرِ «این مجمل» توجه شما «دانش‌جو»ی محترم را جلب می‌کنم به استراتژی حضرت امام (ره) در برخورد با مخالفین داخلی انقلاب و اسلام:

برخوردِ با نهضت آزادی / برخوردِ با منافقین / با ملی گراها / با منحرفین / با غرب زدگان / با سرمایه داران / با عناصر نفوذی و سر سپرده / با روحانی نماها و متحجرین / با لیبرالها / با نهضت آزادی / با منتظریِ حاصلِ عمرِ خود / با ... /

روزِ بعد از صحبت‌های آقای هاشمی همین آقای توکلی، نماینده‌ی محترمِ مجلس (که در سایتِ موردِ نظر صحبت‌های او را آورده‌ا‌ند) در واکنش به اظهارات آقای هاشمی گفته‌ است: "توصیه می‌کنم آقای رفسنجانی مشاورین خود را تغییر دهد...یکی از مشکلات آقای هاشمی این است که مطالب خود را به کسانی مستند می‌کند که اکنون دیگر در قید حیات نیستند". وی تأکید کرد: "نمی‌خواهم آقای هاشمی رفسنجانی را متهم کنم، اما بهتر است مطالبی مطرح نکند که منابعی برای تائید آن اکنون وجود ندارد، زیرا این نحوه رفتار، ارزش تاریخی کتاب‌های خاطرات ایشان را هم زیر سئوال می‌برد. آقای توکلی همچنین گفتند: آقای هاشمی که تأکید می‌کند باید وحدت ملی را حفظ کنیم و در مسئله مهمی مثل توافق هسته‌ای انتقاد را تخطئه می‌کنند، چگونه خودشان مواضعی اختلاف برانگیز مطرح می‌کند؟

توکلی در پایان خاطرنشان کرد: "بنده مشفقانه (به آقای هاشمی) توصیه می‌کنم مشاورین خود را تغییر دهد و به‌جای جوانان عصبی از پختگان طرفدار انقلاب که در میان دوستانشان کم هم نیستند، بهره‌مند شود."

و در انتهای صحبت‌های همان سایتی هم که شما زحمتِ لینکش را کشیدید، آقای توکلی گفته‌اند: " البته آقای هاشمی دهه۶۰ با آقای هاشمی دهه ۷۰ و با آقای هاشمی دهه ۹۰متفاوت است،ما دوست داریم آقای هاشمی، همان هاشمی دهه ۶۰ به اضافه تجربه و دانش بیشتر باشد ولی متأسفانه اینطور نیست ولی باید انصاف داد و نباید اگر با کسی مخالفیم نسبت به او بی عدالتی کنیم. من این را منصفانه نمی‌دانم و دعا می‌کنم همه کسانی که در انقلاب نقشی داشتند تا آخر عمرشان نقش خود را به درستی حفظ کنند و امیدوارم آقای ... هم اینگونه باشند."

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
از بابت پاسخ جامع و کامل جنابعالی کمال تشکر را دارم.

اما هنوز ابهاماتی برای بنده باقیست. از جمله این که "مسبب جام زهر" لقبی نیست  مربوط به دهه 70 و 80، بلکه مربوط می شود به همان آقای هاشمی دهه 60... شاید خیلی راحتتر بشود انحرافات اخیر ایشان را دید و نقد کرد اما پذیرش انحرافات در همان برهه ای که ایشان نزدیکترین فرد به امام شناخته می شدند خیلی سخت است، نه آنکه بخواهم منکر انحرافات بشوم،نه، پذیرش تغییر انحراف یار نزدیک امام آن هم نه پس از سالها که در همان زمان زندگی امام، سخت است..
به همین دلیل شبیه سازی "مسبب جام زهر و جلسات وی با فرماندهان" با " زمینه سازی جاسوسان معاویه " کمی سنگین به نظر میرسد.
شاید مسبب جام زهر به سبب نداشتن افق دید بالا و نداشتن بصیرت در آن برهه خطایی کرده باشد اما این که دست نشانده دشمن بپنداریمش سنگین است.
البته نمیدانم مقصود جنابعالی از "در قصه‌ی «قطعنامه» همین فرایند را دنبال کنید. دشمن به «برخی از آقایان» طمع کرد. همان‌طور که در انتخابات و قضایای فتنه به آنها و رفقایشان (میرحسین و کروبی) طمع کرده بود." را باید "جاسوس دشمن بودن مسبب جام زهر" بپنداریم یاخیر
با تشکر
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
و علیکم السلام
در مطلبِ «مربوط به قطعنامه»، جاسوسانِ معاویه به «اشعث بن قیس» بر نمی‌گردد. اشعث جزوِ امرای سپاهِ آقا امیرالمؤمنین بود که اسیرِ مکر و خدعه‌ی عمرو عاص و معاویه گردید؛ و عاملِ تشدیدِ شبهه، اختلاف، تفرقه، آتش بس و سرانجام حکمیت گردید. «ابوموسی اشعری» نیز به اصطلاح، امام و عالمِ موردِ وثوقِ جماعتِ مردم بود که با برداشت‌های ناصحیحش از تفکرِ اسلامِ نابِ رسول الله (صلوات الله علیه)، تن به حکمیتِ خدعه‌ی اسلامِ آمریکائیِ عمروعاص داد.
در مطلبِ «مربوط به قطعنامه» مقصودِ نویسنده به هیچ وجه جاسوس بودنِ مسببِ جامِ زهر و یا خدای ناکرده «دست نشانده‎‌ی دشمن بپنداریمش» نیست. نویسنده در پاسخِ قبلی هم متذکر این نکته شد که "شاید شما ندانید که ما چقدر هاشمیِ در خطِّ امام را دوست داشتیم و اگر در خطِّ امام باشد و بماند چقدر دوستش داریم."
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام

بنده کاملا قانع شدم، از بابت کج فهمی های خود نسبت به متن شما، که ناشی از پایین بودن سطح اطلاعات من است عذر خواهی میکنم.
این وبلاگ به واسطه مدد خداوند متعال و نگاه ویژه رفقای شهید راوی وبلاگ و البته به واسطه دانش و بصیرت بالا، قلم توانمند و نفوذ کلام راوی بزرگوار، بسیار تاثیر گذار و جریان ساز می باشد و به لطف خداوند بیش از این جریان ساز خواهد بود.

اجرکم عند الله...
منتظر ادامه چنین متن ها و تحلیل ها هستیم.
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
بنده پیوسته شرمنده‌ی الطافِ شما بزرگوارانم.
تقاضامندم همین‌گونه که این بار مطالبِ «تمدنِ خاکی» را به نقد کشیدید تا در حد و توان، سره از ناسره‌ی «مطلبِ مربوط به قطعنامه» باز شناخته شود، ندیمِ افتخاریِ مجموعه‌ی ما باشید. چرا که اعتقاد داریم با نقدِ دلسوزانه راه‌های صوابِ رو به کمال هموارتر خواهد شد.
اذا عجز الانسان عن شکر منعم، فقال «جزاک الله خیراً» و قد کفی
جزاک الله خیرا
سلام حاج محمد از مطالب و سایت شما بسیار استفاده کردم اجرتان با شهدا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی